Iran-Canadian Congress - ICC

Main Articles Photo Gallery Videos Minutes Media ICC-Pedia
 Elections
By-Law

نامه سرگشاده به هییت مدیره کنگره ایرانیان

August 13,  2015
با تشکر از ایران استار و شهرما  

آیا این وظیفه هییت مدیره و هوادارانش نیست که با ایجاد گفتگو سعی کنند یکپارچگی را بوجود آورند و محیط را برای همکاری فراهم گردانند؟ آیا هییت مدیره برای رسیدن به این هدف کوچکترین حرکتی از خود نشان داده است؟ آیا هواداران پر سر و صدای گذشته، اعتراضی به این بی توجهی هییت مدیره منتخب خود نموده اند؟ چندین بار به هییت مدیره پیشنهاد داده شد که حداقل در فیسبوک با بوجود آوردن یک صفحه گروهی گفتگو، امکان شرکت مخالفین را در محیطی بی طرف بوجود بیاورد. مدیریت آن صفحه را در اختیار مخالفین قرار دهد، در هییت مدیره نقش های کلیدی به دو عضو اقلیت بدهد، در انجام آنچه در سال گذشته از گروه مخالف انتظار داشتیم و نکرد، از خود تمایلی نشان دهد. ما انتظارمان از گروه اکثریت امسال بیشتر از سال گذشته است، در نتیجه سرخوردگی مان نیز میتواند بیشتر باشد. بدون آنکه بخواهیم اتکا به تعریف خود از دموکراسی کنیم، بر این باوریم که با رفتاری انسانی و از خود گذشتگی میتوان کاری کرد که اعضای مخالف صورتجلسات جداگانه، و یا به اعتراضات علنی در گردهمائی های عمومی، و یا به این نامه سرگشاده، منتهی نشود. این نامه تائیدی بر رفتار مخالفین نمیباشد، بلکه اشاره ای به کوتاهی های هییت مدیره ای میباشد که به آن اعتقاد داشته و از آن پشتیبانی میکنیم.

چرا هییت مدیره باید خود را اینچنین نسبت به هییت مدیره های قبل بیگانه نشان دهد. کمیته های تشکیل شده سال قبل را با اینکه توسط اعضای هییت مدیره ای کنونی شکل گرفته نادیده بگیرد، از آنها تعریف و شکلی نو ارائه دهد. آیا باید هر ساله شاهد این چنین برخوردهائی باشیم؟ آیا برداشت های شخصی ما میتوانند دلیلی برای زیر پا گذاشتن آنچه که به طور صحیح و یا غلط از قبل آغاز شده باشند؟

بر سر اینکه کنگره نیاز به شفافیت و مشارکت جمعی دارد شک، تردید و مخالفتی نیست. در رابطه با اینکه قدرت اجرائی و تصمیم گیری ها میبایست در اختیار کمیته ها بوده و از پایه به راس صورت گیرد آیا هییت مدیره تغییر رای داده است؟ اینکه کمیته ها بازوان اجرائی هییت مدیره گردند، شکل گیری و شرایط عضو گیری را هییت مدیره تعیین کند، جنبه های گزینشی به آن ها دهد و یا حالت استخدامی به خود گیرند، و تا جائی پیش رود که تقاضای رزومه و تجربیات کاری شود، آیا مغایر با آن نیست. چرا باید شکل گیری کمیته سیاست گزاری و اطلاع رسانی فعالیت های آن، با کمیته های فرهنگی و مشارکت جمعی فرق کند. مگر نه اینکه باز بینی اساسنامه که برای چهارمین بار صورت میگیرد، میبایست در شفاف ترین شرایط و امکان شرکت حداکثری افراد جامعه صورت گیرد؟

هییت مدیره عزیز، در حسن نیت شما ذره شکی در ما وجود ندارد ولی بی تعارف باید اعلام کنیم، به همان اندازه که جهل و غرض به جامعه لطمه میزند، کم تجربگی و عدم جسارت میتواند عمل نماید. نباید بر این تصور باشیم که شرایط مناسب بوجود آمده امسال در سال های بعد نیز پایدار خواهند بود. استفاده ننمودن از فرصت های حاصله برای یکپارچه کردن وبوجود آوردن اتحاد و همبستگی، تغییر و تحول عمیق در نگرش کامیونیتی نسبت به کنگره، بوجود آوردن امکان حداکثر مشارکت جمعی، بهره گیری از خرد جمعی از طریق جلسات گفت و شنود، لطمه زدن به کامیونیتی میباشند. زمانی که این سهل انگاری توسط افرادی صورت میگیرد که هدفشان غیر از این بوده، جای تاسف بیشتری دارد.

توقع جوابگوئی در میان نیست. بلکه امید است که کلمات برخواسته از دل، به دل نشیند و تغییری در نحوه تفکر و اعمال موافقین و مخالفین بوجود آورد. لازم است که از میان برداشتن شکاف میان موافقین و مخالفین در اولویت همگان قرار گیرد. لازم است که به فرهنگ سازی بیشتر از انجام کارهای فرهنگی اهمیت داده شود. لازم است که در بازبینی اساسنامه، بازبینی اساس فکری خود را از یاد نبریم. و بالاخره لازم است که مشارکت جمعی را زمانی موفقیت آمیز، با ارزش و محترم شماریم که موافقین و مخالفین بتوانند در آن سهمی داشته باشند. بطور خلاصه اینکه، ساختار کنگره میبایست برای ما بیشتر از کارائی آن اهمیت داشته باشد.

"همبستگی و حمایت" پشتیبان همیشگی کنگره ایرانیان
Facebook/hambastegi.hemayat

facebook/ICC 2014Election
facebook/Let’s Talk Iranian Canadian Congress!
 
 

هییت مدیره کنگره ایرانیان

راه طولانی و سختی را در کنار هم طی کرده ایم تا که با موفقیت به اینجا رسیم. ولی متاسفانه اینطور به نظر میاید که شما خود را به مقصد رسیده پنداشته و از این به بعد ما میبایست این راه را به تنهائی و بی شما ادامه دهیم. از دموکراسی میگفتیم، از اجرا و تصمیم گیری از پائین به بالا، از اینکه کنگره به اعضایش تعلق دارد، از گفتگو های روشن و آگاه کننده، از احترام به نظریات مخالفین، از نظر سنجی و نظر خواهی و بسیار نکات دیگر. ولی انگاری واژه ها معنی های متفاوتی برای ما و شما دارند. و یا اینکه جایگاه هییت مدیره ایجاب میکند که فرد در نظریات خود تغییر بوجود آورده و با واقعیت های دیگری به تعریف و تعبیر موارد بپردازد.

 دو ماه و نیم از مدیریت شما در کنگره میگذرد. دیگر از آن شور و هیجانی که تا زمان انتخابات در کامیونیتی بوجود آمده بود، از مقالات انتقادی و نقد آمیز در نشریات، از مصاحبات تلویزیونی، از کمپین و فعالیت های بی وقفه در سوشیال مدیا خبری نیست. در صورتیکه موضوعات حساسی همچو اعتراض به گرامیداشت خمینی، بحث سیاسی بودن و یا نبودن کنگره، برای اولین بار داشتن هزار و پانصد عضو، انتخاباتی صد در صد دموکراتیک و با شرکت 900 نفر، رو در روئی نیم به نیم رای دهندگان، میتوانستند توجه کامیونیتی را بیدارتر، و نیروی بوجود آمده را زنده نگاه دارند. ولی اینطور به نظر رسید که هییت مدیره از قصد و آگاهانه هدفش آرام کردن جو و از کنار موضوعات گذشتن بوده است.

راستی چه شد که موضوع سیاسی بودن، یا نبودن، و محدوده عمل کنگره در رابطه با مسائل سیاسی - اجتماعی ایران که با اعتراضات به بزرگداشت خمینی به بالاترین حد خود رسیده بود، تا جائی که جناب رضا مریدی، نماینده ریچموندهیل در رابطه با آن مستقیمن اظهار نظر و دعوت به گفتگو مینماید، دو تن از اعضای گروه اقلیت در نشریات در آن رابطه مقاله ای به چاپ میرسانند، 84 عضو کنگره نامه ای اعتراضی به هییت مدیره ارسال میدارند، از یاد برفت. گویا هییت مدیره به نامه این 84 نفر پاسخ داده، پس چرا این جوابیه به اطلاع عموم نرسید؟ چرا در خصوص چنین موضوع پر اهمیتی که یکی از بزرگترین تظاهرات را در تورنتو در چند سال اخیر بوجود آورد جلسه گفتگوئی برگزار نشد، تا هییت مدیره بدون آنکه نیازی به نظر سنجی داشته باشد با شنیدن نظریات افراد کامیونیتی خط مشی خود را بهتر تعیین کند. همزمان کامیونیتی با نظریات یکدیگر آشنائی پیدا کنند، محیط گفتگو وسیعتر گردد، رفع سوء تفاهمات شود و حالت دو قطبی و کناره گیری مخالفین بوجود نیاید. آیا موضوع سیاسی بودن و یا نبودن کنگره را در افکار عمومی حل شده باید پنداشت؟

چه نظر سنجی از نتیجه انتخابات روشن تر میتواند بیان کننده دو نظریه مختلف و مخالف موجود در میان اعضاء کنگره باشد. در این دو ماه و نیمه چه کردیم که شکاف میان این دو گروه از میان برداشته شود. آیا محیط گفتگو را فراهم ساخته ایم که طرفین بتوانند با ارائه نظریات خود به هم نزدیک شوند. شاید در میان چهار صد رای مخالف تعداد انگشت شماری باشند که اختلافات را زمینه مساعدی برای پیشبرد اهداف خود بدانند، ولی مابقی چه؟


 

June 06, 2015

جوابیه رضا مریدی در رابطه با گرامیداشت خمینی، نقش کنگره در اعتراض به این گونه موارد، وظایف و محدودیت های کنگره

 

Mehdi Jan:

 

I want to thank you for writing to me and sharing your thoughts about the ICC and freedom of speech in our country Canada.

 

With regard to the ICC, as I indicated in my recent interview with Salam Toronto the ICC is not a political party mandated to oppose the Iranian regime.  There are several of those political parties in diaspora who are doing just that.  On the other side, it is also obvious that the ICC is not an entity to promote the Iranian regime or try to bring excuse to the regime’s actions.  As I said in that interview, the ICC’s mandate is to look after the interest of the Iranian community in Canada and promote our community’s profile in our country, Canada.

 

As a community we cannot expect our Congress to stay silent and do nothing when it comes to celebrating Khomeini or any high ranking officials of the regime.  The recent celebration of Khomeini by the Islamic Centre of York Region was a slap in the face of the Iranian community.  If we assume that some of those individuals who participated in this celebration at the Centre are South-Asian Canadians originally from Uganda, then if we Iranians celebrated Idy Amin, I am confident that those individuals will be very upset.

 

As Canadians we are not supposed to celebrate Hitler, Stalin, Polpod, Idy Amin and likes.  The Carlton University professor should know better that there is a difference between freedom of speech and celebrating tyrants such as Hitler and likes.  Our Canadian values do not allow us to celebrate these people or remain indifferent and silent when others do.

 

As far as the ICC is concerned, the line between human rights issues in Iran (which is of interest for the Iranian community) and opposing the regime is clear. If the ICC does not react on human rights issues in Iran, it will become irrelevant.  In the main time, the ICC should be careful not to act as an Iranian opposition political party. 

 

All this require skilful leadership and I am sure that discussions such as this as you have initiated could be helpful in fine tuning the role of the ICC so that it fully reflects the aspiration and vision of our community.

 

Perhaps the newly elected Board organize an open discussion on the roles and responsibilities as well as the vision and mission of the ICC to clarify some of these controversial points for the Iranian public. I think we both agree that these are the points that should be clarified in the minds of the public so that their expectations from the ICC remain within the boundaries of its well defined and documented vision, mission and by-laws.

  

With all good wishes,

 

Reza

Last Edited 05/01/2017 - For all comments on this site info@signandprint.ca