Iran-Canadian Congress - ICC

Main Articles Photo Gallery Videos Minutes Media ICC-Pedia
 Elections
By-Law

کنگره ایرانیان و

 لایحه تبعیض گرایانه

 C-24

June 26,  2014
با تشکر از ایران استار و شهرما

در صد پائین شرکت کنندگان در انتخابات که در هر دوره کمتر هم میگردد، و بخصوص عدم مشارکت مهاجرین نسل اول در امور سیاسی و فعالیت های اجتماعی، بی تاثیر براین تغییرات و نزول ماهیت انسانی قوانین نمیباشد. نمیتوان منکر شرایط سخت و خاصی بود که هر مهاجر در رابطه با تغییر محیط با آن دست به گریبان میباشد. ساختار اجتماعی کانادا این امکان را میدهد که هر کامیونیتی راه حل هائی برای این مشکل داشته باشد، تا افراد نه فقط بتوانند بهتر از پس مسائل شخصی و خانوادگی خود برآیند، بلکه هر چه سریعتر به عنوان عضوی فعال در امور سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه در آیند. یکی از نقش های اصلی کنگره ایرانیان در این رابطه میباشد، که با استفاده از نیروهای کامیونیتی، گروه های فعال و سازمان دهی جمعی آنان، امکاناتی بوجود آورد که تازه واردین مراحل اولیه تطابق خود با جامعه جدید را به سهولت بگذرانند. برگزاری جلسات گفتگو در باره این قوانین، دعوت از کارشناسان مربوطه، ترجمه این قوانین به زبان فارسی، تدارک و تشویق افراد به شرکت و پیوستن به مراسم اعتراضی، نیاز به هزینه های مادی و یا زمانبر نمیباشد. درعوض میتواند نتایج مهمی برای شخص، کامیونیتی و جامعه بزرگتر داشته باشد.

متاسفانه اینطور به نظر میاید که کنگره ایرانیان در بن بستی قرارگرفته است که خارج شدن از آن فقط به همت هییت مدیره امکان پذیر نمیباشد. اگر بخواهیم منصفانه رفتار کنیم، اشکال را میبایست در ساختار کنگره و نه در تمایل و یا عدم مدیریت آنان بجوئیم. شاید همزمان با بازبینی اساسنامه جدید، لازم باشد شرحی از برنامه هائی اجرائی و تقسیم وظایف تهیه شود که تا اندازه ای راهنمای هییت مدیره ها بوده و آنان را از سردرگمی برهاند. متاسفانه هر ساله بیشتر کسانی که به عضویت کنگره در میآیند، حامیان کاندیدا ها بوده که تمایلی به فعالیت های کنگره نداشته، و بعد از انتخابات ناپدید میشوند. به همین دلیل کاندیدا ها نیازی نمی بینند که برنامه ای داشته و آنرا قبل از انتخابات جهت جلب نظر رای دهندگان اعلام نمایند. از این رو عدم ارائه برنامه از قبل، نه اینکه مسئولیت و تعهدی برای اعضا هییت مدیره بوجود نمی آورد، بلکه امکان شناخت یکدیگر را هم از میان بر میدارد. در ضمن عدم وجود توجه، علاقه، و افکارعمومی نسبت به کنگره، میدان را برای آنان بدون آنکه به کسی جوابگو باشند باز میدارد. سکوت جمعی غیر طبیعی اعضاء هییت مدیره، بدون اینکه لازم ببینند اطلاعاتی در این مورد در اختیار اعضاء قرار دهند را میتوان در این راستا قرار داد. پس جای تعجب نباید باشد، که کاندیداهائی که شفافیت و ارتباط با اعضاء را از اصول عملکردی خود عنوان میکردند بعد از انتخاب شدن، تعهد خود را فراموش کرده و برعکس آن عمل نمایند.

تظاهرات عمومی در مخالفت با "لایحه C-24" در روز پنج شنبه 26 جون بین ساعات 6 الی 8 شب در میدان مل لستمن توسط برخی از فعالان اجتماعی تدارک دیده شده است. برای دسترسی به لینک رسمی این لایحه، شرح نکات اساسی آن به زبان فارسی، و لینک صفحه فیسبوک مختص به این حرکت اعتراضی، به سایت "همبستگی و حمایت" مراجعه کنید.

چه بیعدالتی و ظلم هائی که به نام و با اتکاء بر قوانین تا به امروز به دست انسانها صورت نگرفته است. برتری طلبی نژادی، برده داری، آپارتاید نیز زمانی قانونی بوده و انسانها با آگاهی کامل و آرامش وجدان به بدترین وجهی حقوق دیگران را پایمال و به حرمت انسانی آنها تجاوز مینمودند. بهره گیری های تبعیض گرایانه مردان از زنان و کودکان و یا استعمار کارگران توسط کارفرمایان را میتوان از دیگر بیعدالتی های اجتماعی دانست، که قوانینی در خور رشد معنوی هر جامعه برای آن وجود داشته، و بدون آنکه مورد اعتراض و تعجب کسی قرار گیرند متداول میباشند. بی شک هر جامعه ای نیازمند قوانین خاص خود میباشد، که طبق نیاز های روز میبایست تغییر نمایند. بیست سال پیش به هیچ عنوان نمیتوانستیم باور کنیم که روزی در کانادا قوانینی وضع شوند، که اجازه دهند با پناهجویان اینچنین برخورد شود، که حتی آنها را از درمان و معالجه محروم دارد. چه بر ما گذشت که آنچه دیروز غیر ممکن مینمود، امروز به واقعیتی مبدل شده که به راحتی مورد قبول اکثریت قرار میگیرد؟ چه شد که امروز قوانینی وضع میگردند که اگر در گذشته وجود داشتند بسیاری از ما نمیتوانستیم هم اکنون در این سرزمین به عنوان یک شهروند زندگی کنیم؟ به سختی میتوان باور نمود که دولت منتخب مردم در کشوری همچو کانادا که مظهر آزادی، دموکراسی و حقوق بشر میباشد، قوانینی را به تصویب برساند که یک شبه بسیاری از شهروندان این کشور را، به شهروندان درجه دو مبدل سازد.

اگر ماهییت قوانین نشان دهنده رشد معنوی هر جامعه باشد، چه عواملی باعث نزول جنبه های انسانی روابط و ضوابط میگردند؟ آیا قوانین همیشه در جهت منافع جامعه میباشند و یا اینکه حکام و سیاستمداران برای ابقاء و حفظ منافع خود آنها را وضع مینمایند؟ چه کسانی از "لایحه C-24" که اخیرن به تصویب رسیده است بهره میگیرند؟ سخت تر شدن شرایط و طولانی شدن زمان شهروند شدن مهاجرین که هر ساله  سیصدهزار نفر به آن اضافه میشود به نفع چه کسانی میباشد؟ برتری دادن به آنهائی که در کانادا متولد شده و غیر از کانادا ملیتی دیگر ندارند، باعث رضایت خاطر چه کسانی خواهد شد؟ اگر منافع کانادا ایجاب میکند که شهروندانش دارای فقط یک ملیت باشند، چرا این مورد بصورت قانون در نیامده که نه تبعیضی بین شهروندانش بوجود آید، و نه مغایر با قانون اساسی کانادا و قوانین حقوق بشری باشد؟

با در نظر گرفتن دو عاملی که شاخص رای دهندگان حزب محافظه کار میباشد، مشکل میتوان باور نمود که "لایحه C-24" در جهت منافع کانادا و نه منافع حزب محافظه کار وضع شده باشد. حامیان این حزب بیشتر خارج از شهرهای بزرگ زندگی کرده و از مهاجرین نسل های قدیمیتر کانادا میباشند. این افراد پذیرش پناهجویان را مخالف منافع کانادا دانسته، مسئولیت و وظیفه بشردوستانه ای نیز در خود نسبت به این امر نمی بینند. مهاجرین را نیز دلیل اصلی کمبود ها و کاستی های جامعه میدانند. مطمئنن برتری دادن به این قشر از جامعه تضمینی بر بدست آوردن آراء آنان میباشد. بطور کلی مهاجرین نسل های اول و دوم یا در امور سیاسی و اجتماعی کشور شرکت نداشته و یا  بیشتر گرایش به احزابی غیر از حزب کانسرواتیو دارند. به تاخیر انداختن امکان رای دادن این افراد و یا از آنها شهروندان درجه دو ساختن مشخص میباشد که به نفع کدام حزب میباشد.

Last Edited 05/01/2017 - For all comments on this site info@signandprint.ca