|
July 14, 2016
|
آری خیلی دوست داریم که خود را آغاز گر فعالیت ها بنمایانیم و کلیه اعتبارات حاصله را از آن خود بدانیم. انگاری عالم با چشم گشودن ما آغاز شده است. کنگره ایرانیان گردهمائی با حضور بیست سازمان غیر انتفاعی کامیونیتی در تاریخ 26 ماه جون برگزار میکند. بگذریم که در رابطه با این گردهمائی تا بعد از برگزاری آن هیچگونه اطلاع رسانی نمیشود، و بعد از آن نیز فیلم های مربوطه در دسترس عموم قرار نمیگیرند. گزارشات ارائه شده در سایت کنگره و نشریه سلام تورنتو نیز بسیار سطحی و مختصر میباشند. تایاز فخری، مدیر توسعه کنگره ایرانیان در گزارش فیسبوکی خود به جای اینکه به اصل مطلب بپردازد از اینکه سلام تورنتو در گزارش خود او را معاون جلسه معرفی کرده گله گی میکند. انگاری که ایشان از حمایت های جانبدارانه این نشریه نامطلع ویا به ریاست طلبی بیژن بیگانه است. ارسلان کهنموئی پور، ریئس هییت مدیره سال گذشته، ضمن ابراز خوشنودی در فیسبوک اعلام میدارد که این یکی از پروژه هائی بوده که سال گذشته آغاز شده ولی به علت بحران ها نتوانست آنطور که باید پیشرفت نماید. تایاز در جواب اصرار میورزد که ایشان کلیه فعالیت ها را امسال از صفر آغاز کرده است و فعالیت های سال گذشته بسیار ناقص بوده و کمکی به او نکرده اند. غافل از آنکه این یکی از پروژهای کمیته مشارکت جمعی به سرپرستی بیژن احمدی در سال گذشته بوده است. جالب توجه آنکه پروشات جاوید که مسئولیت جمع آوری اطلاعات و اسامی نهاد های مختلف را در سال گذشته داشته نیز در این گردهمائی شرکت داشته است. بی شک جمع آوری اطلاعات بیش از هفتاد نهاد غیر انتفاعی کامیونیتی، تماس با آنها و تشکیل چنین گردهمائی کار ساده ای نیست. چه خوب است که از خود بپرسیم که چرا این پروژه در سال گذشته نتیجه ای نمیدهد؟ آنچه بار ها از زبان پروشات عنوان میشد اینبود که سازمان ها تمایل همکاری با کنگره را از خود نشان نمیدهند. به گفته ارسلان بجز یک نهاد، اسامی مابقی شرکت کنندگان در گردهمائی اخیر در لیست تهیه شده سال گذشته وجود داشته اند. آیا تغییرات در هییت مدیره باعث این دگرگونی شده اند و یا همت و پشتکار تایاز میباشد که این گردهمائی در این فرصت کوتاه صورت میگیرد؟ باید بپذیریم که مدیریت، نحوه عمل، و پشتکار مسئول هر فعالیتی در درجه اول اهمیت قرار دارد. اگر به فعالیت های سال های گذشته کنگره بنگریم، میبینیم که هیچ فعالیتی از سالی به سال دیگر ادامه پیدا نکرده است. میتوان گفت که در سال گذشته هیچکدام از فعالیت های کمیته مشارکت جمعی سرانجامی نداشته است. به نظر میاید که بطور کلی خط مشی این نهاد امسال تغییر کرده است. از شفافیت، مشارکت جمعی و همفکری با اعضاء دیگر خبری نیست. همانطور که در سال 2005 عده ائی پشت درب های بسته، حدود دو سال به تهیه اساسنامه نهادی میپردازند که قصد سخنگوئی کلیه ایرانیان کانادا را دارد، انگاری که هییت مدیره امسال قصد دارد به تنهائی آن نهاد را طبق سلیقه های خود از نو بنا نماید. ایکاش هییت مدیره کنونی به تجربیات گذشته توجه بیشتری مینمود. به ماهییت این نهاد پی میبرد، و در می یافت که بدون مشارکت و حمایت اکثریتی اعضای کامیونیتی هیچکدام از فعالیت های این نهاد نمیتواند آنطور که باید ادامه پیدا کنند. باید از خود بپرسیم آیا هدف ما بوجود آوردن یک نهاد دیگر همچو سازمان زنان، بنیاد پریا، و یا فستیوال تیرگان ....... میباشد که چنین عمل مینمائیم؟
[facebook/hambastegi.hemayat] [facebook/ICC Election 2014]
|
باید پذیرفت که آنچه که تا به امروز در کنگره ایرانیان بوقوع پیوسته است حاصل عملکرد و یا رفتار یک فرد و یا گروهی از افراد نیست. اگر هدف ریشه یابی مشکلات و پیدا کردن راه حل برای آنها میباشد باید با دیدی بی طرفانه و با فاصله ای بیشتر به وقایع نگریست. برای اینکار اطلاعات بیشتر از سابقه کنگره ایرانیان از بدو تاسیس تا به امروز و فراز و نشیب های آن الزامی میباشد. هنوز کمتر کسی به آنچه که میبایست ماهییت واقعی و اهداف این نهاد باشد پی برده است. از این رو این نهاد بعد از نه سال هنوز انگاری درجای اول خود قرار دارد. هر کس با برداشت و باور های خود، و در اکثر اوقات در کمال صداقت به آن نزدیک شده و متاسفانه سرخورده کناره میگیرد. یکدیگر را مقصر دانستن، دیگری را بیگانه و دشمن انگاشتن که حاصلش جز بدبینی، خشم و کینه نیست، نمیگذارند که قصه های دیروز یکبار دیگر به قصه امروز مبدل نگردند.
گزارش فرح
طاهری در شهروند سال 2007 که در مقاله هفته پیش از آن نام
برده شد، به نوعی قدیمی ترین تاریخچه موجود در رابطه با شکل
گیری کنگره میباشد. این گزارش فعالیت های بهرام پارسی در سال
های 2003 تا 2005 را آغاز گر شکل گیری این نهاد اعلام میدارد.
در این گزارش و در این رابطه چنین آمده است: نیاز سلیمی نیز در مقاله ای که در تاریخ نهم نوامبر 2007، چند روز قبل از اولین مجمع عمومی در نشریه شهروند به چاپ میرسد، به تاریخچه کنگره پرداخته، ولی از بهرام پارسی سخنی به میان نمی آورد. لازم به یاد آوری است که متاسفانه با جایگزینی سایت کنگره در سال 2012 توسط کاوه شهروز، کلیه اطلاعات موجود که بخشی از تاریخچه این نهاد میبوده از بین میرود. "همبستگی و حمایت" توانسته است مقداری از این اطلاعات، از جمله دو مقاله ذکر شده را در سایت خود جمع آوری کرده و سعی دارد که در آینده نزدیک سایت قدیمی کنگره را بازسازی نماید. در اولین مجمع عمومی نیز زمانی که سخنزانان به تاریخچه کنگره میپردازند از بهرام پارسی و فعالیت هایش نامی برده نمیشود. جای تعجب نیست. ما ایرانیان در مرحله ای از رشد فرهنگی قرار داریم که کمتر به گذشته توجه داشته، و برای تجربیات دیگران، و کاری های انجام گرفته توسط پیشینیان خود ارزشی قائل نیستیم. بطور مثال نه تنها تا به امروز در جمع آوری اطلاعات در رابطه با این نهاد کوتاهی کرده، بلکه دراز بین بردن حداقل اطلاعات موجود از پنج سال اول فعالیت های این نهاد هم درنگی نکرده ایم. بیژن احمدی هم به نوبه خود، سال گذشته با جایگزینی مجدد سایت کنگره، اطلاعات سالهای 2012 و 2013 را که انگاری به مذاقش نساخته است، حذف میکند. متاسفانه اعضای هییت مدیره ها آنچنان به این موارد بی تفاوت میباشند که نسبت به این نوع رفتار ها عکس العملی از خود نشان نمیدهند. با این امید که هییت مدیره امسال ایشان را متقاعد کند که اطلاعات این دو ساله را قبل از آنکه به سرنوشت اطلاعات قبلی مبتلا گردند به سایت کنگره برگرداند.
بهرام پارسی کیست؟
|
|
بهرام پارسی در ماه آگوست 1974 به کانادا مهاجرت میکند. در ماه سپتامبر 1980 اولین مدرسه فارسی زبان را بر پا میدارد. او یکی از بنیان گذاران انجمن ایرانیان میباشد و به دفعات عضوی از هییت مدیره آن بوده است. Founder of Persian Heritage Language in Sep 1980. Cofounder and board member of Iranian Community Association of Ontario in for several terms. Bahram Parsi arrived in Canada on Aug 8, 1974. |
Last Edited 05/01/2017 - For all comments on this site info@signandprint.ca |