حمایت لیبرال ها از جان توری از حزب کانسرواتیو که یکی از دلائل موفقیت او به عنوان شهردار تورنتو میبود، نحوه زننده مبارزه ای که کاندیداهای ایرانی و غیر ایرانی و حامیان آنها در انتخابات اخیراز خود نشان داده اند، نمایانگر جهنمی میباشد که سیاست میتواند به وجود آورده، و خواسته و ناخواسته همه را در بر گیرد. متاسفانه این خود به صورت پدیده ای عادی و تائید شده همگان در آمده، و بدون آنکه آنرا زیر سئوال برده و یا به آن شک و تردیدی کنیم، حاکم بر نحوه تفکر و روابط اجتماعی ما شده است.

از طرفی بی تفاوتی بسیاری از افراد که ناشی از پدیده مهاجرت و چند فرهنگی این کشور میباشد، نه تنها باعث بقا بلکه تقویت آن هم میگردد. از طرفی دیگر ساختار اجتماعی که بنا شده بر کامیونیتی های نسبتن منسجم میباشد، این امکان را میدهد تا بتوان به صورتی مثبت راه حل هائی برای آن پیدا نمود. به طور مثال اگر در کامیونیتی خود بتوانیم از رو در روئی ها کاسته، نیرو ها را همسو کرده، افراد سرشناس و معتبر به مسئولیت های اجتماعی خود بیشتر پی برده، رسانه ها و یا سازمان هائی همچو کنگره ایرانیان در این خط بیشتر فعالیت نمایند، به سادگی میتوان تغییرات فاحشی در سطح جامعه بزرگتر بوجود آورد.

چه بهتر که از شور و هیجان و تجربیاتی که دراثر انتخابات اخیر در جامعه بوجود آمده است بهره گرفته و قبل از آنکه از میان رود از آنها در جهت تقویت کامیونیتی استفاده نمائیم. دیوید موسوی با فعالیت های چند ماهه خود توانست بیش از هفت هزار رای به دست آورد، آنهم در رقابت با نماینده کارکشته ای همچو جان فیلیون که بیش از بیست و سه سال در صحنه های اجتماعی حضور داشته است. جای دارد که از او و دیگر کاندیداهای انتخاباتی بخواهیم که با کمیته مشارکت جمعی کنگره ایرانیان همکاری نموده، تجربه های خود را بکار گرفته و در بوجود آوردن کمپینی در جهت عضو گیری و تشویق افراد به شرکت در فعالیت های کنگره راهنمائی کنند. بی شک حضور آنان میتواند اعتباری برای این کمیته و کنگره باشد.

تمایل به کارکردن و یا کارائی نداشتن اکثر اعضاء هییت مدیره چه در این دوره و چه در دوره های قبل، دو عامل اصلی میباشند که این ارگان نتواند جائی از برای خود در کامیونیتی بدست آورد. کمیته ارتباطات به مدیریت فرهنگ فرید تا به امروز یکبار هم تشکیل نگردیده است. کمیته فرهنگی به مدیرت شهلا غفوری فقط یک گردهمائی داشته است. کمیته بازبینی اساسنامه به همت بهروز آموزگار و رضا قاضی با اینکه توانسته بازبینی اساسنامه را با کمک تعداد قابل توجه ای از اعضاء پیش برده و پرسشنامه مربوطه را آماده نماید، متاسفانه به دلایلی نامعلوم روند کار در این مقطع متوقف گردیده است. کمیته حقوق بشر به همت تنی چند از فعالان حقوق بشر بدون کوچکترین همکاری از طرف هییت مدیره، به طور منظم فعالیت ها و گردهمائی های هفتگی خود را ادامه داده است. متاسفانه سیما دینی در ابتدا به صورت علاقمند و اخیرن به عنوان مسئول این کمیته، بیش از دو جلسه حضوری و یکبار تلفنی در این گردهمائی ها شرکت نداشته است. عدم همکاری و حضور عضوی از هییت مدیره در کمیته مشارکت جمعی نیز از مشکلات این کمیته بوده که نتوانسته است تا به حال کار مفیدی به پیش برد. 

 اختلافات موجود در هییت مدیره را نمیتوان دلیل عدم فعالیت های کمیته ها دانست. به عکس میتوان گفت که اگر کمیته ها فعالیت های چشمگیری از خود نشان میدادند، بی شک بسیاری از این اختلافات برطرف میشد. متاسفانه هییت مدیره نه تنها با این کمیته ها همکاری نمیکند بلکه مانع حرکت آنها هم میباشد.

http://www.hambastegi.ca         facebook/hambastegi
facebook/ ICC 2014 Election
facebook/Let's talk Iranian Canadian Congress!

در چند ماه اخیر کامیونیتی ما به شدت درگیر فعالیت های سیاسی بوده که با وصف موفقیت های حاصله، فشار سنگینی برای همه و بخصوص آنهائی که فعالانه در آن شرکت داشته اند، بوده است. انتخابات استانی اونتاریو، انتخابات درونی حزب لیبرال در ریچموندهیل و ویلودیل و انتخابات شهردار و نمایندگان شهری حالت خاصی را نه فقط در کامیونیتی، بلکه در جامعه بزرگتر بوجود آورد. با انتخابات شهرداری که در روز دوشنبه این هفته به پایان رسید، شاید برای مدتی اوضاع به صورت عادی برگردد ولی بزودی با انتخابات فدرال که قرار است در سال آینده صورت گیرد، شور وهیجان به صورت جدی تری از نو آغاز خواهد شد.

روابط اجتماعی خاص حاکم بر کامیونیتی ما که ناشی از عقاید سیاسی افراد در رابطه با آنچه در ایران میگذرد میباشد، این سنگینی و فشار را بیشتر میکند. باعث آن میگردد که به موازات جریان اصلی، جریانی دیگر بوجود آمده، که به مراتب تحمل آن سخت تر باشد. حضور بی سابقه کاندیدا های ایرانی در محدوده های شهری، استانی و کشوری نیز نمایانگر شرایط زمانی میباشد که تا قبل از آن دیده نشده است. تعداد قابل توجه کاندیدا ها با تمایلات عقیدتی مختلف باعث آن گشته که برای اولین بار دو جناح اصلی که تا به امروز خط دهنده فعالیت های سیاسی کامیونیتی بوده اند، به صورت واضح تری چهره خود را نمایان سازند. تعریف این دو جناح به سادگی، و به صورتی که اکثریت با آن موافق باشند کار ساده ای نیست. ولی میتوان به همین اکتفا نمود که حداقل در ظاهر، موافق و یا مخالف بودن با تحریم ها و جنگ، و یا اعتقاد به براندازی و یا اصلاحات، این دو جناح را از هم متمایز و روبروی هم قرار میدهد.

حضور فعال هر دو جناح در مبارزات انتخاباتی، تغییر وتحولاتی که در کنگره ایرانیان در چند سال اخیر در حال وقوع میباشد، نحوه برخورد رسانه ها، و تندی قلم و شفاف نگری روزنامه نگاران که جدیدن در آنها دیده میشود، همگی نکات مثبتی میباشند که همزمان میتوان آنها را علت و معلول رشد اجتماعی فردی و جمعی جامعه دانست. مهمتر از همه حضور فعال تعدادی از افراد میباشد که در گذشته بی تفاوت و یا ساکت بوده و یا ترجیح میدادند که نظاره گر و یا منتقدی در محافل خصوصی باشند. آنچه این افراد را از دو جناج دیگر متمایز میسازد، علاقه و توجه آنان به فعالیت های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی روزمره جامعه ایست که در آن زندگی میکنند. به صحنه آمدن این افراد از افراطی بودن دو جناح دیگر کاسته، و باعث نزدیکی آنان به یکدیگر شده است. بخصوص با انتخاب مجید جوهری و علی احساسی به عنوان نمایندگان لیبرال در انتخابات فدرال آینده، و قرار گرفتن هر دوی آنها در کفه ترازوئی که سابق براین خالی مینمود، تعادل بیشتری را بین دو جناح بوجود آورده است. حضور مایکل پارسا، به عنوان سمبلی از جناح میانه رو و مورد قبول تمامی افراد کامیونیتی در انتخابات فدرال سال آینده، و در مقابل قرار گرفتن او با مجید جوهری، بی شک چهره و روابط درونی کامیونیتی را دگرگون کرده و روزهای نو و امیدوار کننده ای را به ارمغان خواهد داشت

جای دارد که جناح میانی با آگاهی به آنچه در حال وقوع میباشد، نیروهای خود را منسجم و سازماندهی کند. با علم بر اینکه اکثریت جامعه صدو پنجاه هزار نفری ایرانیان تورنتو تمایلی به دخالت در امور سیاسی ایران ندارند، میتوان پیش بینی نمود که در صورتی که روشی صحیح در پیش گرفته شود، بالاخره بتوان آن اتحادی را که آرزوی هر سه جناح میباشد بوجود آورد.

متاسفانه در سیاست جائی از برای اصول معنوی و انسانی نمیباشد. کسب قدرت و مقام هر سیاستمداری را کر و کور کرده، آگاهانه و یا نا آگاهانه، آنها را با هر ایدئولوژی همسو میکند.