Iran-Canadian Congress - ICC

Main Articles Photo Gallery Videos Minutes Media ICC-Pedia
 Elections
By-Law

مداخله کنگره ایرانیان، نه

بازگشائی سفارت، آری

September 29, 2016
با تشکر از ایران استار و شهرما  

 براندازان، بعد ازیک دوره سه ساله خود برانداخته میگردند. روشنفکران در مدت کمتر از یکسال در میابند که اوضاع وخیم تر از آنست که میپنداشته، و محترمانه کناره گیری مینمایند. حال نوبت لابیگرایان میباشد که با آزادی هما هودفر اولین درس خود را میگیرند. بالاخره بعد از حدود سه ماه اسارت، قبل از آنکه سفارت ها بازگشائی شوند، هما هودفر آزاد شده و به کانادا برمیگردد. آیا این کافی نیست تا دریابیم که این واقعه مانند بسیاری از وقایع دیگر بازی های سیاسی بوده، و منطق و استدلال های ما جز بیانگر نحوه تفکر و اهداف ما، چیز دیگری نیستند؟ موافقین، در پتیشن اخیر خود از هودفر و ملک پور نامی نمی برند، تا مبادا این دو مورد در بازگشائی سفارت ها تاخیر وموانعی بوجود آورند. آنها به برقراری روابط سیاسی و اقتصادی اولویت بیشتری میدهند. انگاری این افراد فراموش کرده اند که زهرا کاظمی زمانی زجر کش میشود که روابط دیپلماتیک برقرار بوده و شاهد هستیم که هما هودفر زمانی آزاد میگردد که روابط دیپلماتیک رسمی وجود ندارند. از این رو کنگره ایرانیان نباید وارد اینگونه بازی های سیاسی شده و میبایست تمرکز خود را بر وظیفه اصلی اش که همانا خدمت به جامعه ایرانی و آنچه در کانادا میگذرد معطوف دارد. چرا نباید بعد از چهار ماه هنوز هیچیک از کمیته های اجرائی فعال نشده باشند؟ چرا تعداد اعضاء اعلام نمیگردند؟ انگاری که هییت مدیره کنونی با ماموریت بازگشائی سفارت، رفع تحریم ها، و برقراری روابط سیاسی و اقتصادی شکل گرفته است، و سعی دارد با این پتیشن همزمان یارگیری هم بنماید.

هفته گذشته نشریه سلام تورنتو نیز به مقایسه تعداد امضاء های دو پتیشن میپردازد. لازم به تذکر است که هر پتیشن پارلمانی که بیش از پانصد امضاء جمع آوری کرده باشد در پارلمان قرائت میگردد و تعداد امضاء ها تاثیر چندانی در تصمیم گیری ها نخواهند داشت. بخصوص با پائین بودن مشارکت مردم نسبت به جمعیت سیصد هزار نفری ایرانیان در کانادا، هر گونه تفسیر جز ارائه نظرات شخصی و پیشداوری ها چیز دیگری نخواهد بود. آنهائیکه در گذشته در حمایت از پناهجویان فعالیت داشته بخوبی دریافته اند که تعداد تظاهر کنندگان و یا امضاء ها در درجه اول اهمیت قرار ندارند. مهم آن است که پیام به گوش دولتمردان و مسئولین برسد. حتی اگر از طریق یک صدا صورت گیرد. در حمایت از پناهجوی گامبیائی که با موفقیت به پایان رسید و حامیان آن بیش از چند نفر نبودند این امر بخوبی برای همه مسلم گردید. از اینرو کمپین یک نفره " نه به فرش قرمز" را در حال تدارک میباشم. با این امید که کمکی کرده تا دریابیم که در چرخش عالم، یک پشه نیز سهمی داشته و هیچ ذره ای را بر ذره دیگر ارجحیتی نیست. دموکراسی، بخصوص دموکراسی حقوق بشری که علائمش کم و بیش دیده میشوند، ربطی به تعداد آراء و تشکل ها نداشته و هر تک فرد را دارای حقوقی برابر با حقوق جمع میداند. بی شک در چنین محیطی استقلال و تنوع فکری باعث خواهند شد که کیفیت بر کمیت حاکم گردد. از اینرو با اینکه با بازگشائی سفارت شدیدن موافق میباشم، مطلقن هیچکدام از این پتیشن ها را امضاء نمیکنم. از این خوشنودم که بسیاری همچو من میاندیشند و عمل مینمایند.

www.hambastegi.ca  647-748-5991  
 
Injured Workers 647-748-3302
[facebook/hambastegi.hemayat]
 [Let's talk ICC] 
[facebook/aiding people

قبل از اینکه به موضوع اصلی این مقاله بپردازم، لازم میبینم که اشاره کوتاهی به یک واقعه غم انگیز کرده باشم. اوائل نوامبر 2015  پریا، مادر سارا، ایمیلی (در همین صفحه) به یاهو گروپ تورنتو ایرانینز که حدود هزار و پانصد مشترک دارد میفرستد. پریا تقاضای کمک کرده و میخواهد که کسی یک مددکار اجتماعی ایرانی در امور کودکان را به او معرفی کند. مشخص نیست که آیا کسی به این تقاضا پاسخ داده یا خیر. متاسفانه چند هفته پیش پریا قبل از آنکه به هستی خود پایان دهد، سارا دختر شش ساله خود را هم میکشد. تصور کنید که در نیمه شب کسی درب خانه شما را میزند. با اینکه صدا را شنیده اید، غلتی زده و به خواب خود ادامه میدهید. صبح که درب را باز میکنید با پیکر بی جانی مواجه میشوید. چه حالی به شما دست میدهد؟ اگر درب را باز کرده بودیم شاید میتوانستیم جان پریا و سارا را نجات داده و یا حداقل کمکی به آنها کرده و امروز عذاب وجدان کمتری داشته باشیم. چرا در کامیونیتی به این کوچکی باید شاهد بوقوع پیوستن چنین حوادثی باشیم که متاسفانه تعداد آنها هر روز بیشتر میشود؟

هفته گذشته جناب زرین مهر در بخش "سخن سردبیر" ( در همین صفحه) در نشریه شهرما اظهار میدارد که اینجانب، مهدی شمس با بازگشائی سفارت مخالف میباشم، که باعث تعجب من میگردد. یکی از آنهائیکه در سه سال گذشته هر هفته قبل از چاپ مقاله های من آنها را با دقت خوانده و از سر لطف به تصحیح آنها نیز پرداخته، جناب زرین مهر میباشد. تا آنجائیکه من به خاطر دارم در تمام مقالات و نوشته هایم در سوشیال مدیا صریحن اعلام داشته ام که با بستن سفارت مخالف و با بازگشائی آن موافق میباشم. در مقاله هفته پیش نیز در پاراگراف آخر چنین بیان کرده ام: " شاید لازم باشد که یکبار دیگر تکرار شود که سخن از مخالفت با بازگشائی سفارت نیست. بلکه اعتراض به دخالت کنگره ایرانیان در موردی است که خارج از محدوده وظایفش میباشد" . اینجانب همیشه بر دو نکته اصرار ورزیده ام. یکی اینکه دولت کانادا در حال مذاکره برای بازگشائی سفارت ها میباشد و لازم نیست که ما با امضا های خود فرش قرمز در مقابل نمایندگان رژیم پهن کنیم. نکته دیگر آنکه کنگره نباید چنان عمل نماید که انگاری نماینده تمام ایرانیان کانادا میباشد. مداخله کنگره در بازگشائی سفارت به نحوی درگیر کردن این نهاد با امور سیاسی ایران بوده که تا به امروز جز تفرقه چیز دیگری به ارمغان نداشته است. از جناب زرین مهر تقاضا دارم که در مقاله هفته آینده خود به این نکات اشاره کرده تا در رفع سوء تفاهم به من کمکی کرده باشد.

چه خوب است که درمیان گذاشتن این مورد را به فال نیک گرفته از دیگر خوانندگان بخواهیم که با ارائه و به اشتراک گذاشتن نظرات خود گفتگوی جمعی را پیرامون این موضوع پر اهمیت آغاز نمائیم. چه بهتر اگر جناب زرین مهر جلسات گفتگوئی را پیرامون این موضوع در تلویزیون خود برگزار کرده تا آگاهی بیشتری بوجود آید. از موقعیت پیش آمده، بهره گرفته و چند سئوال زیر را مطرح میکنم تا در رابطه با آنها کمی تعمق کنیم.
1- آیا اظهارات جناب فرخ زندی و صمد اسدپور، به عنوان رئیس و دبیر کنگره ایرانیان در سال 2012 در مجلس سنا، و معرفی کنگره ایرانیان به عنوان نماینده کل ایرانیان کانادا و حمایت از تحریم ها حرکت غلطی نبوده است؟
2- آیا حمایت جناب رضا بنائی، رئیس انتصابی کنگره ایرانیان در سال 2014، از کاندیدای ایتالیائی تبار در رقابت با کاندیدای های ایرانی را میتوان تائید نمود؟
3- مگر بیژن احمدی، رئیس کنونی کنگره ایرانیان، با مداخله در اموری که به سیاست ایران مربوط میشود، مانند آنها عمل نکرده، کنگره را نماینده کل ایرانیان کانادا معرفی ننموده و به تفرقه در کامیونیتی دامن نزده است؟

تا به امروز کنگره ایرانیان در ایجاد تفرقه بیشتر از بوجود آوردن اتحاد و همبستگی موفق بوده است. این نهاد برای آنهائی که ماموریت رهبری و نه خدمت به جامعه را در سر دارند به صورت دانشگاهی در آمده است.


ایمیل پریا به گروه  تورنتو ایرانینز- نوامبر 2015  

From: "country girl countrygirlmail@yahoo.ca [TorontoIranians]" <TorontoIranians-noreply@yahoogroups.com>
To: TorontoIranians@yahoogroups.com 
Sent: Saturday, November 7, 2015 6:11 PM
Subject: [TorontoIranians] Children's Aid Society
 

 
 
 
Salam Doostan
Do you know an Iranian who works for Children's Aid Society? 
Please let me know. I need to ask them a very important question. 
Thank you,
Paria

"سخن هفته " مقاله اسد زرین مهر سر دبیر شهرما - شماره 617 / 22 سپتامبر 2016

من، دلایل و منطق خود را در همین شماره و در صفحه 32 تحت عنوان "موضوع هفته" نسبت به بازگشایی سفارت ایران در کانادا نوشته ام. آنچه که مهم است، البته از نظر من، رفاه حال هموطنان ماست و بس. ممکن است که برای بعضی ها، مهم نباشد که هموطنان ما برای کارهای کنسولی خود، حتی به قطب شمال و یا به اروپا بروند، ولی بسیاری هم هستند که همچون من می اندیشند که مردم به اندازه کافی رنج و ستم کشیده اند و حقشان نیست برای عملی، بار دیگر متحمل عذاب و ناراحتی شوند. ناراحتی های مردم، برای دولت جمهوری اسلامی ایران، ارزش چندانی ندارد، وگرنه اوضاع ملت ما بهتر از اینها می بود.

اگر چه مهاجرت چند میلیون ایرانی که تحصیل کرده ترین مهاجرین دنیا را تشکیل می دهند، به نوعی فرار مغزها از ایران است و دولت جمهوری اسلامی ایران مسبب آن است، به ما این اجازه را می دهد تا از آن دولت، هر گونه انتقادی را بکنیم، ولی در ضمن در نظر داشته باشیم کسانی که به کانادا می آیند، اکثراً پس از انقلاب به دنیا آمده اند و ماهیت سفارت را صرفاً به عنوان ایجاد تسهیلات برای امور کنسولی می دانند و نه چیز مهم دیگری.

من، با آقایان مجید جوهری و بیژن احمدی و همه کسانی که کینه ها را کنار گذاشته و رفاه و راحتی مردم را در نظر می گیرند، کاملا موافقم و یقینا بازگشایی سفارت ایران در کانادا، بسیاری از مشکلات مردم را بر طرف خواهد نمود.

من و آقای شمس در بسیاری از موارد و موضوعات مختلف توافق داریم ولی در مورد بازگشایی سفارت ایران در کانادا، با هم همعقیده نیستیم و در عین حال نظرات هر دوی ما در مجله شهرما نوشته و منعکس می شود. دموکراسی را باید تمرین کرد.

دموکراسی، یعنی احترام گذاشتن به قانون، به عقیده دیگران هر چند مخالف. دموکراسی، یعنی گفتگوی منطقی بدون خشونت و بدون کینه توزی. دموکراسی، یعنی حق دادن به اکثریت. و همه موارد دیگری که نشانه آزادی و آزادگی است و فرهنگ برتر انسانی و انسانیت را می سازد.

ما در مجله شهرما، سعی می کنیم تا آنجا که امکان دارد، اصول و چارچوب دموکراسی را رعایت کنیم تا بدانجا که گاهی نوشته هایی را چاپ می کنیم که بخشی از آن نوشته ها ممکن است مغایر با افکار ما باشند. البته آن نوشته ها غالبا اگر انتقاد آمیز هستند، لااقل در چهارچوب دموکراسی نوشته می شوند. نظیرش، مقاله هایی است که هر هفته، آقای مهدی شمس از طرف بنیاد "اتحاد و همبستگی" به دفتر مجله شهرما می فرستند.

در هفته گذشته و اتفاقا در همین هفته نیز آقای شمس، مخالفت خود را با بازگشایی سفارت ایران در کانادا، اعلام کرده و دلایل خودش را مطرح مینماید. او، آقایان مجید جوهری نماینده مجلس فدرال و بیژن احمدی رئیس هیئت مدیره کنگره ایرانیان کانادا را نیز به خاطر حمایت از بازگشایی سفارت و جمع آوری امضاء (پتیشن) مورد انتقاد قرار داده است. در صفحه 100 مجله شهرما، در مقاله آقای مهدی شمس، شما عکس آمارهای مختلفی را می بینید که هر کدام تعداد امضاهای جمع آوری شده را نشان می دهد. اگر چه در قسمت آمار مورین باسنیکی و تونی کلمنت ( ایران – تروریسم) تعداد امضاء های جمع آوری شده، بیش از مجموع همه آمارهای دیگر است ولی نوع سوال و ماهیت آن با بقیه نیز کاملا فرق دارد. اگر در رابطه با بازگشایی سفارت های ایران و کانادا در کشورهای یکدیگر سوالی پرسیده شود، به گمان بسیار زیاد، موافقین بازگشایی سفارتخانه های دو کشور ایران و کانادا، بسیار بیشتر از مخالفین آن خواهد بود (به دو آمار موافقین و مخالفین در همان مقاله توجه کنید.)

Last Edited 05/01/2017 - For all comments on this site info@signandprint.ca