در این برهه زمان، تجزیه و تحلیل نحوه عمل و رفتار کاندیدا ها در کمپین انتخاباتی خود، و یا به میان کشیدن موضوعاتی همچو کناره گیری یکی از کاندیدا ها به نفع دیگری، نه تنها بی مورد و ناممکن مینماید، بلکه مخرب نیز میباشند. انتخاب شایسته ترین فرد نیز یکی از آن شعار های روشنفکرانه مابانه میباشد، که هیچ نتیجه عملی به همراه نخواهد داشت. چه معیار های مشخص و مورد قبول همگان وجود دارد، که بتوان از طریق آنها شایستگی کاندیدا ها را تعیین نمود؟ چه قدمی کاندیدا های غیر ایرانی به سوی ما برداشته اند تا خود را به ما معرفی کرده، و یا برتری خود را نسبت به کاندیدا های ایرانی اعلام نمایند؟ ناگفته نماند که در دنیای سیاست آنچه از همه کم رنگ تر مینماید ارزشهای انسانی میباشد. اگر غیر از این بود، و آن معیار ها وجود داشت تا رای دهندگان بتوانند با در نظر گرفتن آنها سیاستمداران و قانون گزاران را انتخاب نمایند، دنیا در این آشفتگی به سر نمیبرد. شرکت در انتخابات و حضور در صحنه های سیاسی بر اساس پیشبرد بهترین ایده ها و اندیشه ها، صرف نظر از قومیت ها، زمانی که سیستم انتخاباتی بنا بر تشکیلات حزبی میباشد و نمایندگان استقلالی از خود ندارند، جز یک خیال خام چیز دیگری نیست. عنوان کردن اینکه، همبستگی، هم اندیشی، و عملکردهای جمعی بر اساس قومیت باعث بروز بدبینی و دسته بندی بین جمعیت های مختلف خواهد شد، جهالت و بی اعتنائی به تجربیاتی میباشد که در کشور های اروپائی در رابطه با مهاجرین بدست آمده است. 

کشورهای اروپائی، با همه قدمت و برخورداری از هویتی مشخص، مبتنی بر زبان و فرهنگی حاکم بر اکثریت، نتوانسته اند جامعه  یکپارچه ای که مهاجرین را نیز در بر گیرد، بوجود بیاورند. جای امید است که با تقویت نمودن کامیونیتی ها، و پیاده کردن نکاتی که در ابتدای این مقاله به آنها اشاره شده است، بتوان سیستم قانوگزاری و انتخابات را در این کشور تغییر داد. تا از آن طریق افراد شایسته و مستقل، بدون داشتن وابستگی حزبی و ایدئولوژیکی، از طریق حمایت جمعی کامیونیتی ها، بتوانند به پارلمان راه یابند.

جای دارد در همین چند روز باقیمانده به انتخابات روز یکشنبه، و انتخابات متعدد دیگری که در پیش داریم، باورها و منافع  شخصی را به کنار گذاشته، و در جهت بوجود آوردن کامیونیتی غنی و نیرومند به صورت جمعی عمل نمائیم. این فکر را در جامعه تقویت کنیم که کامیونیتی موفق میتواند در موفقیت تک تک افراد جامعه تاثیر گذار باشد. تعداد، شایستگی و رشد ایرانیان در کانادا به حدی رسیده است، تا که بتوانند با سازمان دهی خود، در رده های بالای حکومتی حضور چشمگیری داشته باشد. خوشبختانه کاوه شهروز، و مجید جوهری نه تنها از نظر شایستگی از دو کاندیدای دیگر چیزی کمتر نداشته، بلکه یک سر هم برتر مینمایند. مطمئنن ایرانی بودن آنها برای ما میتواند امتیازقابل توجه ای بوده، تا که کفه ترازو را در این جهت جا به جا نماید.

ساکنین ریچموندهیل با رای دادن به هر دو کاندیدا، تک تک افراد کامیونیتی با خبررسانی، ترغیب و تشویق آنهائی که در این حوزه ساکن بوده ولی در جریان این انتخابات قرار نگرفته اند، و یا متقاعد کردن آن دسته از افرادی که هنوز بر باور های شخصی خویش میباشند، میتوانند عوامل موثری در این موفقیت جمعی باشند.

facebook/Hambastegi.Hemayat

کمتر کسی در باره منافع همبستگی های قومی و منافع آن برای کانادا سخن به میان میاورد. اینطور در اذهان عمومی غالب شده است که هر گونه تلاش برای بوجود آوردن همبستگی های فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و ملیتی خاص، تضعیف همبستگی عمومی در جامعه بزرگتر است. به طور کلی در دنیای امروز که حقوق فرد از اهمیت خاصی بخوردار شده، این فکر مردود میباشد. خوشبختانه آنچه نهفته در قوانین حقوق بشری بوده و ماهیت آنرا میسازد، روز به روز در افکار و رفتار افراد تاثیرات بیشتر گذاشته، آشکارتر  گشته و به جوامع شکل دیگری میدهد. ارزش دادن و تقویت کامیونیتی ها به نحوی حمایت از حقوق فردی افراد ورفع نابرابری های اجتماعی و تبعیضات میباشد.

با در نظر گرفتن ساختار اجتماعی کانادا که کشوری جوان و منحصرن متشکل از مهاجرین میباشد، وجود داشتن و یا بوجود آوردن فرهنگی مشترک بیش از یک وهم و خیال نیست. بخصوص که با در نظر گرفتن تعداد قابل توجه مهاجرین جدید که سالانه حدود یک در صد به کل جمعیت کانادا میافزاید، و میزان زاد و ولد بالاتر در میان مهاجرین جدید نسبت به مهاجرین قدیمی، این ساختار هر روز دگرگون و متنوع تر میگردد.

خواه ناخواه مهاجرت تبعیضاتی را به همراه دارد. تغییرات شرایط جغرافیائی، اجتماعی و فرهنگی، نابرابری هائی را بوجود میاورد. مطمئنن این مغایر با دموکراسی و قوانین حقوق بشری بوده، که پایه و اساس باور های کانادا میباشد. کامیونیتی ها با سازماندهی خود، میتوانند در حل مشکلات مهاجرین جدید، در برقراری عدالت و رفع تبعیضات عامل موثری باشند. با بوجود آوردن امکانات لازم، آنان را در تطبیق دادن خود با شرایط جدید و ورود و فعال شدن در صحنه های اجتماعی، نه تنها یاری دهند، بلکه به جامعه بزرگتر نیز خدمتی کرده باشند.

با در نظر گرفتن این نکات، فعالیت در بوجود آوردن همبستگی در کامیونیتی ها نه تنها مغایر با منافع این کشور نبوده، بلکه جهت برقراری برابری، عدالت اجتماعی، دموکراسی و پیاده نمودن اصول قوانین حقوق بشری الزامی میباشد. بخصوص که این کشور تنوع و چند فرهنگی را از نکات ساختاری مثبت و منحصر خود میداند. از این رو بوجود آوردن این همبستگی میبایست با هدف و برنامه ریزی جمعی صورت پذیرد. متاسفانه تا به امروز در کامیونیتی ما نه تنها در این زمینه اقدامی آگاهانه صورت نگرفته است، بلکه هنوز به اهمیت آن نیز پی برده نشده است. نه تنها در جهت بوجود آوردنش اقدامی نمیشود، بلکه با سر دادن شعارهای روشنفکرمابانه مشکلاتی نیز بر سر راهش گذاشته میشود. سکونت گزیدن تعداد قابل توجه ای از ایرانیان در مناطقی همچو ریچموندهیل و ویلودیل، بوجود آمدن چند نشریه، رادیو، تلویزیون،  و مشاغل و سازمان هائی که فعالیت هایشان در رابطه مستقیم با ایرانیان میباشد، همگی به صورت طبیعی صورت گرفته است. این نشان دهنده تمایل ذاتی ما جهت همزیستی در کنار یگدیگر بوده، و نمیتوان حاصل آنرا کامیونیتی به معنای واقعی تلقی نمود. تا زمانی که اهداف و فعالیت های مشترک، حس تعلق به کامیونیتی، همدردی و حمایت از یکدیگر در میان ما بوجود نیاید، نباید از آن نام برد.

"همبستگی و حمایت" که بیشتر یک جریان فکری بوده تا گروه یا سازمان، با شرکت در اکثر فعالیت هائی که در رابطه با کامیونیتی میباشد، سعی دارد اتحاد، حمایت و همبستگی را ترویج دهد. انتخابات درونی حزب لیبرال در حوزه ریچموندهیل که قرار است روز یکشنبه 7 سپتامبر، در هتل شرایتون پارک وی ، شماره 600 هایوی 7 از ساعت 12:00 ظهر انجام گیرد، یکی از بهترین فرصت ها میباشد تا در این جهت همکاری مشترک شود. حضور کاوه شهروز و مجید جوهری دو کاندیدای ایرانی از این حوزه در انتخابات باعث افتخار کامیونیتی میباشد. حمایت از ایشان و موفقیت در این انتخابات میتواند به عنوان موفقیتی بسیار پر اهمیت برای کامیونیتی به حساب آید. از اینرو شرکت ساکنین ریچموند هیل در این انتخابات، و رای دادن آنها به این دو کاندیدا جهت رسیدن به این هدف الزامی میباشد. نحوه این انتخابات به صورتیست که رای دهندگان میتوانند به ترتیب ارجحیت و علاقه، چهار کاندیدائی را که در این انتخابات شرکت کرده اند را رده بندی کنند. قرار دادن نام دو کاندیدای ایرانی در رده های اول و دوم میتواند در موفقیت یکی از آنان بسیار موثر باشد.